مست خون ( پارت ۱۳ )

ته: و اینکه حق نداری پاتو از خونه بزاری بیرون اگه خون اشام های دیگه از وجودتون با خبر شن همهی خونتونو درجا میخورن
مینهی: ب....باش
ته: افرین
چند دیقه سکوت کرد منم خیره شدم بهش
مینهی: چرا نشستی ور و ور نگام میکنی؟ حوصلم سر رفته یه کاری کن
چیکار کنم؟ میخوای بیام بندرس برقصم برات ؟ *پوکر فیس* (بندری کره ای جووونننن💃🏻🕺🏻)
مینهی: *خنده * در عین حال که وحشتناکی بامزه ای
ته: من بامزم؟
سوالی نگاش میکنم
مینهی: آره یجورایی
ته: تا حالا خودتو دیدی؟ یجورایی کیوت ترین موجود رو زمینی بعد به من میگی با مزه
مینهی: کی؟ من؟ * تعجب*
ته: اهوم
سکوت میکته
ته: میخوای بریم تو حیاط قدم بزنیم؟
مینهی: آفتاب نیس؟
ته: نه شب شده (دوستان اونموقع ظهر بوده الان آفتاب غروب کرده)
مینهی: * تعجب * چقد بیهوش بودم...... نه میترسم
ذهن مینهی: آخه چه عقلی داری تو، خب باهوش الان چیزی که ازش میترسی ور دلته
ته: نیاز نیست بترسی... از من میترسی؟
مینهی: نمیدونم بنظرت از کسی که یهو چشاش قرمز میشه دندونای نیشش میزنه بیرون، وحشتناک میشه و حمله میکنه بهت خونتو میخوره باید ترسید یا نه؟
ته: دفعه بعدی ملایم تر رفتار میکنم
مینهی: عهههه خیلیییی مچکرم، تشکر میکنم، واقعا ممنونم ازت، توروخدا بذار جبران کنم * مسخره *
ته: مسخره
مینهی: * چشغره *
ته: گشنته؟ اصن میخوای چیزی بخوری؟
مینهی: آره
میرم کلی غذا میارم براش
مینهی: من این همه رو بخورم میترکم که
ته: تو بخور نخوردی من میخورم

حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻

~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#تهیونگ
#جی_کی
#وی
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
#فیک_تهکوک
#bts
#BTS
#V
#Teahyung
#Jungkook
#JK